ADS
دکلمافون/دکلمه/علی عمله, علیرضا فراهانی, محمد رئوفی/دکلمه علیرضا فراهانی – خداحافظی
ADS

"بدون خدافظی جدا شدن" خیلی درد داره

یکی از درداش اینه که نمیتونی تموم بغضاتو یه جا خالی کنیو باید تو دلت نگه داریشونیو و کم کم توی روزایی که دیگه کنارت نیست از چشات خالیشون کنی...

 

مجبوری اشکاتو تقسیم کنی و یه جا خالیشون نکنی

چون هیچوقت باورت نمیشه که برای همیشه ترکت کرده...

 

"با خدافظی جدا شدن" مثل یه بمب ساعتیه که وقتی میترکه یه دفعه همه چیو پودر میکنه...

ولی "بدون خدافظی جدا شدن" مثل همون بمبه که با یه دوربین حرفه ای میلیون ها بار آهسته ش کرده باشن،

جوری که تک تک سلولایی که در حال انفجار هست رو بتونی با چشات ببینی و حالا تصور کن اون انفجار اندازه تمام عمرت آهسته شده باشه و هر چقدر روزا جلو میرن شاهد حجم بیشتری از آثار اون انفجار باشی ...

 

یه فرق بزرگ دیگه هم داره...

فرقش توی امیدی هست که به برگشتنش داری ...

 

مثل مادری که سال هاست بچه ش از جنگ بر نگشته و هیچ خبری ازش نداره و با این که همه مطمئنن بچش دیگه بر نمیگرده

ولی اون باور داره که یه روز بر میگرده و اگه فقط یه بار جنازه بچه شو از نزدیک میدید دیگه انقد بیقراری نمیکشید و خودشو گول نمیزد...

"با خدافظی جدا شدن" مثل جنازه اون بچه س که نشون مادرش دادن...

 

میگن زمان همه‌چیو تو خودش حل میکنه

ولی به نظرم "بدون خدافظی جدا شدن" تنها چیزیه که زمان نمیتونه تو خودش حلش کنه

چون حتی اگه زمان اسید باشه نمیتونه یه اسید قوی تر از خودشو تو خودش حل کنه و برعکس ایندفعه زمان تو "بدون خدافظی جداشدن" حل میشه...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ADS