ADS
دکلمافون/دکلمه/علی عمله, فاتیما رنجبری, محمد رئوفی/دکلمه فاتیما رنجبری – مادر
ADS

اینک منم: ابری که از اندوه آبستن!

آغوش واکن مُردم از عمری زمین خوردن

 

آغوش وا کن تا ببارم روزگارم را

هی چکه چکه چکه روی آن دل و دامن

 

اندوه را مثل خودت از من بگیر امشب

خالی کن این بغض هزاران‌ساله را لطفن

 

مادر! ببین! آن دختر پوشانده در رویات،

کابوس‌های سالیان نوشید تا شد، زن

 

کوهم؛ ولی روحم از این غم در ستوه آمد

از بس که دست و پا زدم عمری در این مدفن

 

شاید تسلایی شود لالایی‌ات مادر!

مرگ هزاران آرزوی دور را در من

 

سردم شده؛ شاید بپوشاند دم گرمت،

عریانی روح و تنم را مثل پیراهن

 

اینبار شکلی دیگر از زن را روایت کن

از کوه صبری که مبدل شد به یک ارزن!

 

بگذار در امنیت لالا‌یی‌ات یک شب

خط خورده باشد زخم‌ها از خاطرات من

 

آرامبخش من جز آن آغوش غمگین نیست

از هرچه بعد از تو رسیدم به نیاسودن

 

از هرچه جز تو ترس بی‌اندازه‌ای گل کرد

ای آخرین و آخرین و آخرین مأمن!

 

روییده در دستان من، زخم عمیق تو

انگار روحت را کسی جا داده در این تن

 

من مرده‌ام..من مرده‌ام..من مرده‌ام.. افسوس..

تن داده‌ام به ذره ذره ذره جان دادن

 

خواب ابد می‌خواهم از بس مرده‌ام مادر!

ای‌کاش برگردانی‌ام تا اولین مأمن..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ADS