دیالوگ فیلم:

-میفهمی یعنی چی؟

+کیه؟

- یعنی چی کیه؟

+ خواستگارت کیه؟

- برات مهمه که اون کیه؟

+ آره برام مهمه، اسمش چیه؟

- نوید میفهمی چی داره میشه؟ میفهمی من چی دارم میگم؟ من چجوری پای تو وایسادم تو چجوری پای من وایسادی؟

+ تو چجوری پای من وایسادی هان؟! پنجشنبه داره خواستگار واست میاد بابات گفته خونه نمون گفتی چشم... منم این وسط... تکلیف چیه این وسط پای کی وایسادی؟ من یا بابات؟!

- نوید چته؟! چرا فکر میکنی همه دشمنتن... چرا فکر میکنی همه حقتو خوردن؟!

+چه حقی بابا کدوم حق؟!

-چرا انقدر طلبکاری؟!

+ چه طلبی دارم من؟!

- فکر کردی فقط تو تو این مملکت ستاره دار شدی؟! ستاره تو زدی به سینه ت راه افتادی تو خیابون که چی؟! من پنجشنبه نمونم خونه با توی علاف راه بیفتم تو خیابان که بشیم دو تا علاف؟!

+آره راست میگی من علافم، علاف تو... علاف بابای نامردت که منو سر کار میذاره تا برات خواستگار بیاره. خودش چه ... بوده وقتی میخواسته مامانتو بگیره که من الان نیستم... واسه من شرط میذاره... بی معرفت من چی کار کردم تو این چهار ساله؟! چی کار باید میکردم که نکردم؟! چی کار میتونستم بکنم که نکردم؟! من میخواستم اینجا باشم؟! کی الان طلب داره من یا تو؟! پزت بود سرتو بالا میگرفتی تو دانشگاه با من راه بری... الان من اون ور خیابون وای میستم تا تو از دانشگاه بیای بیرون... من موندم تهران واسه کی ؟! هان؟! واسه کی؟! بی معرفت تو هنوز داری تو همون دانشگاهی که منو انداختن بیرون درس میخونی...

—————————————

زدست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد