ADS
ADS

قاصدک

هان

چه خبر آوردی؟

از کجا وَز که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی اما

اما

گِردِ بام و درِ من

بی‌ثمر می‌گَردی

 

انتظار ِخبری نیست مرا

نه زِ یاری

نه زِ دَیّار و دیاری

باری

برو آنجا که بُوَد چَشمی و گوشی با کس

برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک

در دلِ من همه کورند و کرند

 

دست بردار ازین در وطنِ خویشْ غریب

قاصدِ تجربه‌هایِ همه تلخ

با دلم می‌گوید

که دروغی تو دروغ

که فریبی تو فریب

 

قاصدک هان،‌ ولی... آخِر... ای وای

راستی آیا رفتی با باد؟

با توام آی! کجا رفتی؟ آی

راستی آیا جائی خبری هست هنوز؟

مانده خاکسترِ گرمی، جائی؟

در اجاقی- طمعِ شعله نمی‌بندم- خُردکْ شرَری هست هنوز

 

قاصدک!؟

ابرهای همه عالمْ شب و روز

در دلم می‌گریند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ADS