نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
وقتی قرصِ ماه کامل میشه بیشتر دلم هواتو میکنه
چن وقتیه یادم رفته گلای کنار قاب عکستو عوض کنم ...
امروز پشت همون چهار راهی که همیشه دستمو میگرفتیو از خیابون ردم میکردی
تمام خاطراتت ازم رد شد ...
امروز یه حسی دارم که دلم نمیاد با کسی جز خودت شریک شم
یه حسی که اگه به زبونش نیارم راه نفسمو میبنده ،
مگه میشه دوست داشتنتو باکسی جز خودت شریک شم ،
مگه چند نفر جز خودت تو دنیا هستن که منو مثل خودت دوست داشته باشن !
امروز تو همون خیابونی که همیشه دستمو محکم میگرفتی خوردم زمین ،
ای کاش بودی دستامو میگرفتی !
ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم ،
نگران نباش حالم خوبه
میدونم الان داری با خودت میگی هنوزم سربه هواس
آره وقتی یادت میفتم سر به هوا میشم
آخه باید خودمو زودتر بهت میرسوندم ،
ببین برات یه دسته گلِ نرگس اوردم
اون وقتیم که بهم خبر رسید دیگه قرار نیست صدات تو خونه بپیچه ؛
همون موقع یه دسته گل نرگس خریدمو بغل کردم
یادته همیشه وقتی دلم میگرفت ،
سرمو رو شونه هات میذاشتمو آروم می شدم
اصلا فکرشم نمیکردم یه زمانی شونه هات نباشنو من با یه حجم زیاد از درد تنها بمونم !
نمیگم شونه خالی کردی از اینکه وقتی حالم خوش نیس ارومم کنی
اخه اگه اینجوری بود جانمازت آرومم نمی کرد
امشب که شب تولدته قرص ماهم کامل میشه
خواستم قبل از اینکه بیای بخوابمو دوباره دست بکشی رو سرم
بیام سر خاکتو بهت بگم مامان:
ببخشید با اینکه دستت از دنیا کوتاهه همیشه دستمو میگری
ببخشید که این روزا کمتر حواسم بهت هستو حواست بهم هست ،
تولدت مبارک ...
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.