وقتی میگم من از تو راه برگشتی ندارم تو بدترین تعریفت از خودت اینه که مثل یه باتلاق می مونی .
اولش آدم فک میکنه خوب زمین که سفته نهایتش رد میشم دیگه ،
ولی گاهی خود آدم نمی دونه که تو بعضی رابطه ها وقتی پاتو گذاشتی دیگه گیر کردی و فرو میری .
تو گیر زندگی منی ،
من فرو رفتم تو تمام تو ،
تو یاد و خاطرت نه ،
میدونی که وقتی آدم تو یاد یه نفر غرق میشه باالخره با یه اتفاق از جا میپره ،
این یه نقطه از تو نیست که منو گیر انداخته ،
من غرق شدم توی همه وجود تو
تو اگه یادت باشه ولی دستات نباشه یعنی مردن
تو اگه فکرت باشه ولی خند ه هات نباشه بازم یعنی مردن
میخوام بگم من از تو راه برگشتی ندارم
میخوام بگم من از تو راه برگشت هم نمی خوام
میخوام که منو غرق کنی و فرو ببری …