ADS
دکلمافون/دکلمه/علی اکبر یاغی تبار, علی عمله, مجتبی بابکان/دکلمه علی اکبر یاغی تبار – عشق سر پیری
ADS

بلندِ دلنشین اِی نیکِ بشکوهِ اساطیری

میِ آمیتهٔ اَفیونِ سُکراسُکر ِتَخدیری

 

کدامین بخت‌یارِ جز مرا همخانه خواهی شد؟

در آغوشِ کدامین جز منی آرام می‌گیری؟

 

در آغوشِ کدامین جز من اِی بی تو جهان مرداب

به دریاهای رویاهای روحانی سرازیری

 

چه کردی با جهانِ من که از طبعِ روانِ من

جنونِ تازه‌ای گل کرده است آن هم سرِ پیری

 

به‌جزمن‌ها چه می‌دانند قَدرَت را به من بشْتاب

که می‌خواهم تو را اما نه از روی شکم‌سیری

 

به من بشْتاب تا پایان بگیرد با شروعِ ما

عذاب مُهلکِ تاهمچنان‌باخویش‌درگیری

 

رها کن عقل را اِی عشقِ درمن‌بادِ مادرزاد

که این شیطان‌کُنِش حتی نمی اَرزد به تکفیری

 

دلم از کیمیا و سیمیای این و آن خون شد

مِسِ ناپختگی‌های مرا تنها تو اِکسیری

 

فدای رومیِ روی تو «ترکانِ سمرقندی»

هلاک زَنگیِ مویت «سیَه‌چشمانِ کِشمیری»

 

رسولِ مُنزلِ خُلقِ تواَم من نابِ برمَن‌تاب

ندارد آیه های مُصحَفِ من جز تو تفسیری

 

اَجَل پایانِ ناآزاده‌نایاغی‌تباران است

تو یک آزادهٔ یاغی‌تباری پس نمی‌میری

 

جهانِ بی تو مصداقِ جهنم در جهنم بود

جهانِ با تو را عشق است اِی عشق سرِ پیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ADS